Web Analytics Made Easy - Statcounter

در سرمقاله امروز روزنامه سازندگی به قلم اکبر منتجبی آمده است:

سیدحسین مرعشی برای یک دوره جدید دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران شد. با انتخاب اعضای شورای مرکزی محسن هاشمی نیز برای یک دوره جدید رئیس شورای مرکزی شد. این دومین دوره‌ای است که حاج حسین مرعشی کارآفرین، تکنوکرات و سیاستمدار ایرانی در مقام دبیرکلی دیرپاترین حزب اصلاح‌طلب قرار می‌گیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مرعشی و محسن هاشمی از اولین دوره تشکیل حزب کارگزاران سازندگی ایران در شورای مرکزی این حزب حضور داشتند. پیش از مرعشی، غلامحسین کرباسچی نزدیک به ۲۵ سال دبیرکلی این حزب را بر عهده داشت.

کرباسچی اگرچه کارآفرین نبود، اما همچون مرعشی، مدیر تکنوکراتی بود که بارزترین حضور مدیریتی او در شهرداری تهران بین سال‌های ۶۸ تا ۷۷ بود که یک سال پس از پیروزی خیره‌کننده سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ مخالفان خاتمی پرونده‌ای برای او و برخی از شهرداران تهیه کرده که با آن پرونده، او را روانه زندان کنند تا از ادامه فعالیتش در شهرداری تهران جلوگیری شود.

این چنین بود که کرباسچی بعد از یک دوره زندان خواسته و ناخواسته فیتیله حزب را پایین کشید و در دوره‌ای فعالیت‌های حزبی کارگزاران را به حداقل رساند. با این حال اعضای اولین شورای مرکزی کارگزاران آنچنان مردان قدرتمندی بودند که هیچ رئیس جمهوری که منتخب مردم بود، نمی‌توانست از آن‌ها چشم بپوشد و هیچ مجلس یا شورای شهری بدون آن‌ها شکل بگیرد.

مردان و زنانی، چون محسن نوربخش، محمدعلی نجفی، سید عطاالله مهاجرانی، اسحاق جهانگیری، فائزه هاشمی، محمد عطریانفر، محسن هاشمی، علی هاشمی، رضا ملک‌زاده، ایرج فاضل، عبدالناصر همتی، رضا امراللهی و سیدحسین مرعشی کارگزاران سازندگی فقط یک حزب سیاسی نماند. این حزب توانست خود را به یک اندیشه در حکمرانی تبدیل کند. گفتمان خود را آنچنان بسط دهد که هر رئیس‌جمهوری چه موافق آن باشد و چه مخالف، بداند که کشورداری و حکمرانی بدون توسعه هیچ است.

این چنین بود که وقتی برخی از تحکیمی‌های قدیمی و اعضای حزب مشارکت سابق در سال‌های اولیه اصلاحات همت خود را بر تخریب و پایین کشیدن هاشمی رفسنجانی، پدر حزب کارگزاران سازندگی استوار کردند، نهایتاً ناچار شدند دوباره راه هاشمی رفسنجانی را بروند و مسیر کارگزاران سازندگی را در توسعه در پیش بگیرند و از اعضای این حزب در دولت و مجلس استفاده ببرند، زیرا کارگزاران انباشت تجربه‌های سیاسی و اقتصادی بود و امکان نادیده گرفتن اعضای آن ممکن نبود.

این ماجرا حتی برای محمود احمدی‌نژاد نیز درس عبرتی نشد. او که همچون چپ‌های انقلابی و برخی از اصلاح‌طلبان، برکشیدن خود را در به زیر کشیدن هاشمی رفسنجانی و حزب کارگزاران سازندگی دیده بود بعد از آنکه جای خود را در صندلی ریاست جمهوری سفت و سخت دید، متوجه شد که نمیتوان بدون توجه به توسعه کشور و ظرفیت مدیران تکنوکرات کار‌ها را پیش برد.

به همین دلیل نیز به تکنوکرات‌هایی، چون داود دانش جعفری و علی لاریجانی و سید علی اکبر صالحی و ... روی آورد تا بتواند حداقل برای خود ذخیره‌ای فراهم کند، اما سیاست همیشه روی خوش خود را به آدم نشان نمی‌دهد. او که روزی دست رهبری انقلاب را در مراسم تنفیذ بوسیده بود آنچنان در ورطه انحراف افتاد که هیچ یک از اصولگرایان که همچنان می‌خواهند در دایره قدرت بمانند، نزدیکی به او را مایه افتخار نمی‌دانند و تلاش می‌کنند او را نادیده بگیرند.

حسن روحانی نیز سیاستمدار تکنوکرات دیگری بود که از دل جریان اصولگرایی برخاست و رئیس‌جمهور شد. روحانی برخلاف احمدی‌نژاد نه به‌دنبال تخریب هاشمی و کارگزاران سازندگی بود که خود یار نزدیک آیت‌الله بود و ققنوس‌وار از خاکستر رد صلاحیت او برخاسته بود. پس بیش از هر کس خود را به کارگزاران سازندگی نزدیک کرد تا جایی که اسحاق جهانگیری که خود در قامت ریاست‌جمهوری بود را به معاون اولی خود برگزید.

چهار سال اول ریاست جمهوری او، سیاست‌ها و راهبرد‌های حزب کارگزاران بدون آنکه به رئیس جمهور وقت دیکته شود، پی گرفته شد. سیاست تنش‌زدایی در خارج از کشور و راه افتادن چرخ کارخانه در داخل که نمادی از توسعه بود، دو راهبرد روحانی و جهانگیری برای افتادن کشور در مسیر توسعه بود.

این چنین بود که حزب کارگزاران به خصوص پس از وقایع سال ۸۸ حتی اگر چراغش کم سو و فعالیتش اندک شده بود باز اندیشه آن را دولت‌های دیگر پی می‌گرفتند. حتی اصولگرایان به تأسی از "کارگزاران سازندگی ایران" و گفتمان آن درصدد برآمدند با کپی کردن آن، یک حزب سیاسی مشابه تاسیس کنند، پس حزب "جمعیت ایثارگران" با حضور برخی از نظامی‌های سابق و جهادی‌های پیشین شکل گرفت که در آن تکنوکرات‌های اصولگرا اجتماع کرده بودند تا بتوانند "کارگزاران سازندگی اصولگرایان" را تشکیل بدهند.

آن‌ها حتی برای انتخابات ریاست جمهوری هم به سراغ فردی، چون محمدباقر قالیباف رفتند که توسعه محور بود، اما ترجیح می‌داد به جای استفاده از کلمه "توسعه" که یادآور کارگزاران و هاشمی رفسنجانی بود از کلمه "پیشرفت" استفاده کند.

اما اکنون این سوال مطرح است که با توجه به اینکه رؤسای جمهور پس از هاشمی رفسنجانی تقریباً همگی توسعه را محور کار خود قرار دادند و با سرعت زیاد یا کم به آن سو رفتند، آیا حزب کارگزاران سازندگی ایران به خصوص دبیرکل آن سید حسین مرعشی از وضعیت موجود راضی هستند؟ طبعاً پاسخ به این سوال منفی است.

مرعشی همانطور که سیاست‌های احمدی‌نژاد را خیانت به کشور می‌دانست و از منتقدان و مخالفان جدی او و دولتش بود در دولت دوم حسن روحانی نیز شمشیر تیز انتقادات خود را بر او غلاف نکرد و در دوره‌ای با صدای بلند از روحانی گلایه کرد که کشور روی "اتوپایلوت" است و چنین روشی برای اداره کشور نه تنها مقبول نیست بلکه به اعتراضات دامن زده می‌شود در دوره ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی نیز سید حسین مرعشی از اولین افرادی بود که هم به انتخاب رئیسی در یک انتخابات غیر مشارکتی با آرا پایین انتقاد کرد و هم به تیم اجرایی دولت هشدار داد که با حذف ارز ترجیحی کشور را به سوی شورش و آشوب پیش می‌برید و هم با طعنه یادآور شد که حزب کارگزاران سازندگی ایران آماده است در صورت برکنار رئیسی و دولت او، دولت را بر عهده بگیرد و کشور را به ریل توسعه برگرداند.

هنگامی که دو سال پیش در آبان سال ۱۴۰۰ که شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، رای به تغییر غلامحسین کرباسچی دادند، عده‌ای این تغییر را درون حزبی تعبیر کردند که اتفاق خاصی هم نیفتاده است، اما اکنون بعد از دو سال شاید بتوان صریح‌تر گفت که شکست حزب در انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب عبدالناصر همتی برای کاندیداتوری بی‌تاثیر در این تغییر نبود.

همتی اگرچه از اعضای شورای مرکزی اولیه حزب بود و در سالیان بعد از حزب فاصله گرفت و پله‌های ترقی و مدیریتی را پیمود، اما تلاش کرباسچی و برخی در حزب برای حمایت از او در انتخابات بی‌رمق ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و عدم توفیق در کشاندن مردم پای صندوق‌های رای به ویژه پس از آبان ۹۸ و اعتراضات ۹۶ به نظر می‌رسید برای کرباسچی هزینه‌زا باشد.

همین اتفاق نیز رخ داد چه آنکه در احزاب بزرگ، دبیرکل مسئول مستقیم سیاست‌ها و راهبرد‌هایی است که انتخاب می‌کند و اگر حزب توفیق یابد، دبیرکل با قوت تمام برنامه‌های خود را پیش می‌برد و اگر در یک انتخابات شکست بخورد طبعاً مورد نقد قرار می‌گیرد. در کارگزاران سازندگی ایران نیز چنین شد کرباسچی علیرغم خواست و میل خود با رای شورای مرکزی تغییر کرد و سیدحسین مرعشی نیز علیرغم خواست و میل خود به دبیرکلی حزب انتخاب شد.

مرعشی حتی در انتخابات جدید شورای مرکزی که روز پنج‌شنبه دوباره به دبیرکلی انتخاب شد، خواستار آن شد که محسن هاشمی رفسنجانی دبیرکلی حزب را بر عهده بگیرد، اما اکثریت حزب خواست و توصیه او را قبول نداشتند و دوباره به انتخاب مرعشی رای دادند، زیرا برنامه‌ها سیاست‌ها و راهبرد‌های او که تنها دو سال است آغاز شده باید در انتخاباتی مانند انتخابات ریاست جمهوری خود را نشان دهد. به همین دلیل نیز تا آن روز طبعاً مرعشی باید دبیرکل حزب بماند و ناخدای این حزب آن هم در این سال‌های سخت باشد.

کارگزاران سازندگی ایران، حزب انتخابات محوری است. برخلاف برخی از احزاب به دنبال حضور "جامعه محور" هستند که سر از خیابان در می‌آورند و برای بعد از خیابان برنامه‌ای ندارند، حزب کارگزاران صندوق محور است.

اگر نظام سیاسی اعتقادی به انتخابات داشته باشد و بخواهد انتخاباتی با حضور نامزد‌های متنوع برگزار کند تا مشارکت گسترده‌ای صورت بگیرد اولین حزبی که پا پیش می‌گذارد که چنین انتخاباتی برگزار شود کارگزاران سازندگی است و اگر چنین نباشد، کارگزاران همراهی خود را به سکوت تبدیل می‌کند.

چراکه بنابر آنچه تاکنون از این حزب اعلام شده برای تغییرات، هیچ راهی مطمئن‌تر از انتخابات نیست. اما مادامی که نظام سیاسی کشور چنین راهبردی نداشته باشد، نمی‌توان کاری از پیش برد پس برای تغییرات و شروع انتخابات آزاد و مشارکتی پیش از همه باید حاکمیت پا پیش بگذارد. سیدحسین مرعشی چندین بار در دوره جدید دبیرکلی خود این سخن را به صراحت بیان کرده و در آخرین اظهار نظر خود نیز بیان کرد: گویا راهبرد نظام از مشارکت حداکثری با مشارکت حداقلی با نتیجه مطلوب تغییر کرده است.

کارگزاران سازندگی همان‌طور که تغییر را شرط بقای هر حکومتی می‌داند خود نیز به جابه‌جایی نسلی پا پیش گذاشت و طیف گسترده‌ای از جوانان و زنان را به شورای مرکزی خود دعوت کرد تا آن‌ها پس از انتخاب توسط اعضا به شورای مرکزی بیایند.

به همین دلیل همان‌طور که همواره مدافع نهاد انتخابات بوده درباره تحولات و اصلاحات هشدار داده، به آنچه نهاد انتخابات را تضعیف می‌کند و دموکراسی و توسعه در ایران را محاق می‌برد، معترض است برای کارگزاران آنچنان که در آخرین بیانیه خود نیز بر آن تاکید کرد انتخابات همواره شکل و صورت دموکراسی است و آنچه مهم است هدف و محتوای دموکراسی است که با انتخاب هوشمندانه وکیلان، وزیران، کارشناسان و فن‌سالاران ایران به سوی توسعه ترقی و تجدد پیش رود و عقب‌ماندگی تاریخی خود در رشد رفاه و حکومت قانون را جبران کند.

از دیگر سو، از منظر بیرونی، مشهور است که کارگزاران سازندگی، حزب رئیس‌جمهور پروری است. برخی از افراد این حزب از اولین شورای مرکزی تاکنون در قد و قامت ریاست جمهوری بوده و هستند. نه فقط رسانه‌ها که سیاستمداران نیز بار‌ها در طول سالیان گذشته درباره کاندیداتوری برخی از افراد این حزب همچون اسحاق جهانگیری، غلامحسین کرباسچی، محسن هاشمی، عطاالله مهاجرانی، محمدعلی نجفی و سید حسین مرعشی سخن گفتند با آن‌ها رایزنی کردند و این افراد را برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری تشویق و ترغیب کردند که می‌توانند رئیس جمهور ایده‌آلی برای کشور باشند حتی اگر رای بر این باشد که رئیس‌جمهور ایران یک زن شود باز حزب کارگزاران سازندگی با داشتن فردی، چون فائزه هاشمی در صدر تمام احزاب و افراد قرار می‌گیرد. به همین دلیل در حال حاضر و برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۴ حزب کارگزاران سازندگی از هم اکنون سه کاندیدای بالقوه دارد سید حسین مرعشی اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی رفسنجانی.

اما این در شرایطی است که نظام سیاسی بخواهد که انتخاباتی مشارکتی با کاندیدا‌های متنوع گرفتند برگزار کند. اگر چنین رای و نظری وجود داشته باشد، کارگزاران هم می‌تواند نه تنها دبیرکل خود را در مقام کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۴ معرفی کند بلکه حتی می‌تواند معاون اول و اعضای دولت خود را نیز پیشاپیش اعلام کند، زیرا همان‌طور گفته شد کارگزاران سازندگی انباشت تجربه‌های مختلف است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: کرباسچی حزب کارگزاران قیمت طلا و ارز قیمت موبایل حزب کارگزاران سازندگی ایران انتخابات ریاست جمهوری اسحاق جهانگیری هاشمی رفسنجانی سید حسین مرعشی سیدحسین مرعشی همین دلیل شورای مرکزی رئیس جمهور محسن هاشمی سیاست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۰۸۵۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیکا قربانی چه کسانی شد؟

با گذشت پنج ماه از اختلافات خانواده نیکا شاکرمی در فضای مجازی، توئیت سالومه سیدنیا دوباره این اختلافات را در شبکه‌های اجتماعی علنی کرده و به بحث و جدل کشانده است.

سرویس سیاست مشرق- پس از انتشار روایت تحریف‌شده بی‌بی‌سی درباره مرگ نیکا شاکرمی،مجری شبکه تعطیل شده منوتو توئیتی درباره خانواده این دختر نوجوان منتشر کرد و موجب شد تا اختلافات خاله و مادر این دختر در شبکه‌های اجتماعی دوباره سر باز کند.

پیشتر در دی‌ماه ۱۴۰۲، مادر نیکا شاکرمی در صفحه اینستاگرامی خود، تصویری نقاشی‌شده منتشر کرد و مدعی شد آن را نیکا کشیده است. او در کپشن آن پست، بابت کلاه‌برداری عمو و خاله نیکا در گذشته از این خانواده گلایه کرده بود.

مادر نیکا شاکرمی مدعی شده بود پس از فوت همسرش، عموی نیکا، پول و سرمایه این خانواده را دزدیده است، او در بخش دیگری مدعی شده بود بارها از سوی اعضای فامیل، مورد تهدید و یا در خطر زیرگرفتن خودرو قرار گرفته‌ است!

پس‌ازاین پست اینستاگرامی، آتش شاکرمی(خاله نیکا) تصویر نقاشی‌شده را استوری کرد و مدعی شد مادر نیکا به دروغ گفته که دخترش آن را کشیده و بر همین اساس، دیگر گفته‌های او درباره کلاهبرداری نیز کذب است.

این استوری باعث شد خواهر نیکا شاکرمی در حمایت از مادرش، با تندی به خاله خود پاسخ دهد. آیدا شاکرمی گفت نیکا در زمان کودکی مورد ظلم خاله‌اش قرار گرفته بود و پس از مرگش نیز آتش شاکرمی سواستفاده‌های زیادی از عنوان نیکا کرده بود!

این کشمکش‌های مجازی ادامه پیدا کرد و این دو عضو خانواده نیکا شاکرمی در استوری‌های اینستاگرامی علیه یکدیگر جنجال به پا کردند.

مجادله‌ها پس از فوت نیکا شاکرمی نشان داد که این خانواده دچار آشفتگی‌های شدید اجتماعی است، به‌خصوص اینکه یکی از دوستان نیکا، درباره صحبت‏‌های آتش شاکرمی، با رسانه‌های فارسی‌زبان معاند، مطالب قابل‌تأملی را افشا کرده بود و گفت خاله او از ادعای کشته شدن نیکا خوشحال بود و می‌گفت: «خوب شد که این خبر به گوش همه رسید؛ وگرنه مردم خرم‌آباد می‌گفتند نیکا دختری خیابانی بوده و خودکشی کرده است.»

حالا با گذشت پنج ماه، دوباره این اختلافات را در شبکه‌های اجتماعی علنی شده است.

آتش شاکرمی که فردی با سابقه نزدیک به گروهک‌های چپ‌گرا است، مدعی شده نیکا در خانه مورد آزار و خشونت خانگی قرار گرفته است. شاکرمی جزئیات بیشتری را افشا می‌کند می‌نویسد: «مادر و خواهر نیکا هرروز او را شکنجه می‌کردند و حتی در یک مورد، آیدا، خواهرش، دست و پای نیکا را گرفته و مادرش او را کتک زده است.

همچنین در موردی دیگر، در خرداد سال ۱۴۰۰، مادر نیکا او را از به منزل اقوام در خرم‌آباد برده و رهایش کرده. طبق گفته آتش شاکرمی، مادر نیکا بدون دخترش به منزل خود در کرج بازگشته و این دختر نوجوان، ۵۰ روز در خرم‌آباد، به دور از خانواده و توجه اقوام، سپری کرده است.

در حالی که سرویس جهانی بی‌بی‌سی گزارشی سراسر تحریف از چگونگی فوت نیکا شاکرمی منتشر کرده است، اما خانواده این دختر نوجوان، در واکنش به این موضوع سکوت کرده‌اند و صرفا تصاویر و متون احساسی و ابراز دلتنگی برای دخترشان منتشر می‌کنند. درست یک هفته پس از دروغ بی‌بی‌سی مبنی بر کتک خوردن نیکا شاکرمی بوسیله باتوم، خاله نیکا اعلام کرده که مادرش او را آنقدر کتک می‌زده تا خسته شود. آنها نه‌تنها واکنش قابل تاملی به گزارش بی‌بی‌سی نداشتند که بالعکس مشغول اختلافات خانوادگی و حتی شکایت علیه یکدیگر شده‌اند!

نیکا شاکرمی پس از فوتش گرفتار نزدیکان خود شده و از سال ۱۴۰۱ تاکنون، روایت‌های مختلفی درباره این دختر نوجوان در رسانه‌ها منتشر شده است. در همان ایام خودکشی، یک رسانه‌ آلمانی با یک دختر اهل لایپزیگ آلمان مصاحبه کرده بود و ادعا کرده بود که نیکا شاکرمی دوست مجازی آلمانی داشته است. در این مصاحبه، دختر آلمانی به نام «نلی»، از علاقه خود و نیکا به شخصیت‌ شیطان‌پرست، رنگ مشکی و عواطف احساسی دوران نوجوانی گفته بود که مورد سواستفاده سردبیر سایت‌های فارسی‌زبان همجنسگرا در میانه اغتشاشات قرار گرفته بود. با این حال خانواده نیکا شاکرمی علیه اظهارات این سایت‌ها موضع گرفتند و تایید نکردند.

دیگر خبرها

  • هدف‌گذاری برای نمایش شهری در تراز حکومت حضرت مهدی(ع) در نوروز ۱۴۰۴
  • نیکا قربانی چه کسانی شد؟
  • تنور داغ رقابت انتخاباتی ۴ کاندیدای مجلس در کرمانشاه زیر بارش‌ها
  • آنچه در مناظره انتخاباتی کاندیداها در دانشگاه لرستان گذشت
  • دست‌های پشت پرده در انتخابات به روایت «رشیدی کوچی»
  • پخش مناظره انتخاباتی دو کاندیدای دور دوم انتخابات در صدا و سیمای اردبیل
  • بهره وری غیر اصولی آب مشکلات آینده را بیشتر می‌کند
  • برکناری رییس هیات ژیمناستیک اصفهان در آستانه انتخابات/ نکویی: وزارت ورزش شفاف‌سازی کند
  • پشت پرده برکناری علی خطیر/ چه کسی مدیرعامل باشگاه استقلال می‌شود؟
  • دعوا شانا و امنا بر سر یک کاندیدا /کاندیدای انتخابات تهران در نهایت وارد کدام لیست شد؟